در اهمیتِ داشتنِ سید جلال حسینی …

این روزها سید جلال حسینی برایم بسیار پر اهمیت شده است. به بازیهای پیش از فینال آسیا سال ۲۰۱۸ که نگاه می‌کنم، از بین همه تیم‌های راه یافته به مرحله نیمه نهایی آسیا و از بین همه بازیکنان، سید جلال حسینی به طرز عجیبی برایم جلوه‌گری می‌کند.

انرژی تیم است. همه را به پیش میراند. اگر تیمش به گل نیاز داشته باشد پیشتر از همه بازیکنان رسیده به دروازه حریف. گل میزند. دفاع میکند. نمی‌گذارد تیم از تک و تا بیفتد. مصاحبه‌های پیش و پس از بازی‌هایش معنادار و جان‌دار است.

حواسش به تیم، به تمام تیم  هست. حواسش به تماشاگر روی سکو هست. به اینکه چگونه آمده‌اند چه گفته‌اند و چه کرده‌اند و این گفته و کرده‌شان چه با تیم می‌کند هست. حواسش به بازیکن داخل زمین به حرف‌های رسانه‌ها هست، حواسش به اطراف هست.

تازه همه اینها نه در حالت آسایش نه شبیه تیم السد و الدوحیل که میلیارد میلیارد می‌ارزند نه در حالت محروم بودن از نقل و انتقالات و رفتن ستاره‌های تیم و مصدوم شدن پیاپیِ همان‌ تتمه باقی مانده بازیکنان است که از او میبینیم.

او یک کاپیتان است. همانی که باید باشد.

همیشه به کسی مانند سید جلال نیاز داریم

به این فکر می‌کنم که هر سازمانی هر مجموعه‌ای با هر نوع کار و مسئولیتی که دارد، وجود یک سید جلال حسینی برایش نعمت است. به ویژگی‌هایی که در بالا اشاره کردم یک بار دیگر نگاهی بیندازید. فرض کنید آن مجموعه‌ای که از آن می‌گویم فوتبال و تیم و این حرفها نباشد، یک مدرسه باشد و یک معلم. یک بیمارستان باشد. یک خانواده باشد. یک دانشگاه باشد. یک کشور باشد.

منظورم این است کسی باشد که ناامید نباشد حتی در بحران. حتی در مصدومیت. حتی در باخت. کسی که حواسش باشد به همه. کسی که پیشتر از همه با خطر مقابله می‌کند.

الگو برداری از سید جلال حسینی در رهبری سازمان

سازمان‌ها در طول دوران حیات خود با بحران‌های زیادی برخورد می‌کنند. خواسته یا ناخواسته. نوع برخورد آن‌ها می‌تواند نشانگر مدل ذهنی آن‌ها در حل مسائل باشد. گاهی برخی بحران‌ها می‌آیند به هر دلیلی و ما نمی‌توانیم مانع آمدن آن‌ها بشویم. از طرفی منطقی هم نیست منتظر بشویم تا ما را با خودشان ببرند. از آه و ناله و توسل به رانت و پارتی و … تا دست به عمل زدن و اندیشیدن و کاستن از صدمات بیشتر راه حل‌هایی است که می‌توان در پیش گرفت. می‌توان در پیشانی سازمان به مدیریت بحران برخواست. به نظرم راه حل سید جلال حسینی طور راه حل خوبی است. راه حل ارزشمندی است.

 

پی‌نوشت ۱: استقلالی‌ام اما رفتار سید جلال حسینی قابل ستایش می‌دانم.

پی‌نوشت ۲: پرسپولیس نتوانست جام باشگاه‌های آسیا را فتح کند اما در عوض با رسیدن به این مرحله توانست یک کاپیتان واقعی را بشناسد. یک سرمایه واقعی را.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *