بد نیست که اندکی عدم قطعیت، ورود به حوزههای جدید، تنوع و نوآوری را در زندگی و محیط کاری خود وارد کنیم. با این کار میتوانیم قسمتهایی از مغز که مسئول یادگیری است را به نسبت بیشتری بیدار و حساس نگه داریم. مسافرت رفتن، تغییر رفتار روزمره، شروع یک پروژه (کاری یا آموزشی) جدید، جستجوی ایدههای جدید (مثل صحبت با یک هنرمند یا استاد کار رشتهای دیگر)، صحبت با آدمهایی که با ما ساز مخالف با میزنند و کارهایی از این دست.
چیزی شبیه طرح مساله هیچ کاری نیست که ما به عنوان یک انسان انجام دهنده آن باشیم اما در آن فکر کردن جایی نداشته باشد حتی اگر خودمان هم ندانیم که در آن لحظات سلولهایی در مغزمان همانند مورچههای کارگر در حال انجام فعالیت هستند. آینده ما بر اثر کار کردن خوب یا بد این …
هفته قبل در دانشگاه علوم پزشکی ایران یک کارگاهی تحت عنوان مدیریت تعارض برگزار کردم. شرکت کنندگان دبیران انجمنهای علمیِ برخی از دانشگاهها و کارشناسان همان برخی دانشگاهها بودند. خیلی به این فکر کردم که دو سه ساعته چه میشود گفت. کلی کتاب و مقاله را زیر و رو کردم. آخرش به این نتیجه رسیدم …
آقا قبول ندارید همهمون یه جورایی نژاد پرستیم؟ و تونستیم این مرزهای نژادپرستی رو جا به جا کنیم و گسترش بدیم و دیگه فقط ایرانی بودن رو تنها معیار برتری ندونیم. یه خرده که از متر و معیارهای پرسشنژاد در سطح بینالملل (مثل اینکه ما از همه باهوشتریم و داریم ناسا رو میگردونیم و ما …