مدل ذهنی

از رنجی که می‌کشیم…

مثلا من، مدیر یک مجموعه چشم پزشکی هستم (مثلا مدیر پژوهش) مثلا من، با کلی آدم آشنا هستم در این مجموعه که صبح به صبح شبیه این معتمدین محل با همه سلام و احوال‌پرسی می‌کنم. مثلا یک دوستی تماس می‌گیرد و از من خواهش می‌کند که آیا ممکن است بیاید و چشمش توسط یک چشم‌پزشک …

یک تجربه… منتوری

سالار به من زنگ زد و گفت یک عده برای یک المپیاد کارآفرینی که وزارت بهداشت مسئول برگزاری آن است احتیاج به یک منتور بی جیره و مواجب دارند که تیمی را منتوری کند. ما چند دوره‌ای برگزار کرده بودیم که در آن به ما منتور می‌گفتند اما خودم می‌دانستم که این کجا و آن …

مدل ذهنی

یادگیری؟ ما چطوری چیزی رو یاد میگیریم؟ چطوری چیزی رو به یکی دیگه یاد میدیم؟ ما از چه چیزها یا چه کسایی یاد میگیریم؟ ذهن ما موقع فرایند یادگیری و یاد دادن چطوری عمل میکنه؟ آیا واقعا بعضی ها توی ریاضیات خنگ محسوب میشن و توی ادبیات نابغه؟ یا بالعکس؟ آیا ریاضی یا تجربی خوندن …