کاشکی کاشکی داوری داوری داوری درکار درکار درکار درکار

اراکی‌ها می‌گویند: “عراصه بهش تنگ اومده”. همان تنگ آمدن عرصه. تنگ آمده بود عرصه‌ی این زندگی‌ پر از رنج لابد. همه چیزش با همه چیزش همخوانی دارد. همایِ عبدالفتاح سلطانی را که نمی‌شناختم. عبدالفتاح سلطانی را چرا اما اندک. می‌دانم کسانی که برای بهتر شدن حال کشورشان تلاش می‌کنند آدم‌های شریفی هستند. می‌دانم آدم‌هایی هستند …

از رنجی که می‌کشیم…

مثلا من، مدیر یک مجموعه چشم پزشکی هستم (مثلا مدیر پژوهش) مثلا من، با کلی آدم آشنا هستم در این مجموعه که صبح به صبح شبیه این معتمدین محل با همه سلام و احوال‌پرسی می‌کنم. مثلا یک دوستی تماس می‌گیرد و از من خواهش می‌کند که آیا ممکن است بیاید و چشمش توسط یک چشم‌پزشک …

مدریت تغییر… چیزی که دوست داریم رخ دهد اما…

برای درک اولیه از اینکه مدیریت تغییر چیست نیاز به جستجوی آنچنانی نیست. یک گوگل و یک ویکی پدیا کمک خوبی است برای اینکه سرنخ ماجرا را به ما بدهد. وقتی بیشتر بخوانیم و بیشتر بدانیم به این نکته پی می‌بریم که تقریبا سازمان و مجموعه‌ای نیست که با موضوعی به اسم مدیریت تغییر دست و پنجه …

یک تجربه… منتوری

سالار به من زنگ زد و گفت یک عده برای یک المپیاد کارآفرینی که وزارت بهداشت مسئول برگزاری آن است احتیاج به یک منتور بی جیره و مواجب دارند که تیمی را منتوری کند. ما چند دوره‌ای برگزار کرده بودیم که در آن به ما منتور می‌گفتند اما خودم می‌دانستم که این کجا و آن …