ماه: سپتامبر 2018

مطمئن نیستید؟ … مغز شما برای یادگیری آماده است

بد نیست که اندکی عدم قطعیت، ورود به حوزه‌های جدید، تنوع و نوآوری را در زندگی و محیط کاری خود وارد کنیم. با این کار می‌توانیم قسمت‌هایی از مغز که مسئول یادگیری است را به نسبت بیشتری بیدار و حساس نگه داریم. مسافرت رفتن، تغییر رفتار روزمره، شروع یک پروژه (کاری یا آموزشی) جدید، جستجوی ایده‌های جدید (مثل صحبت با یک هنرمند یا استاد کار رشته‌ای دیگر)، صحبت با آدم‌هایی که با ما ساز مخالف با می‌زنند و کارهایی از این دست.

فکر کردن … مساله فقط این است…

چیزی شبیه طرح مساله هیچ کاری نیست که ما به عنوان یک انسان انجام دهنده آن باشیم اما در آن فکر کردن جایی نداشته باشد حتی اگر خودمان هم ندانیم که در آن لحظات سلول‌هایی در مغزمان همانند مورچه‌های کارگر در حال انجام فعالیت هستند. آینده ما بر اثر کار کردن خوب یا بد این …

بابل گیت … واقعا چی شد که اینجوری شدیم؟

روزی مردی مسن برایم تعریف میکرد که پسرعمویش ۲۰ سال قبل از او و خیلی‌های کلاهبرداری و از کشور فرار کرد و الان در انگلیس زندگی خوبی دارد. بعد با حسرت گفت ای کاش من آن کار را کرده بودم، الان می‌توانستم زندگی بچه‌هایم را سر و سامان بدهم و خارج از کشور زندگی کنم و …. این حرف را یک مرد ۷۰ ساله گفته نه یک جوان ۲۰ ساله. می‌شود حدس زد این جنس تفکر تا چه اندازه در لایه لایه جامعه ما نفوذ کرده است. بلایی بر سرما آورده است که نمونه‌اش رسوایی بابل‌گیت است به قول دکتر فاضلی.

این شعر را با صدای شاملو بخوانید…

به خاطرِ ناودان، هنگامی که می‌بارد
به خاطرِ کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطرِ جارِ سپیدِ ابر در آسمانِ بزرگِ آرام

به خاطرِ تو
به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک بر خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را می‌گویم
از مرتضا سخن می‌گویم.