بد نیست که اندکی عدم قطعیت، ورود به حوزههای جدید، تنوع و نوآوری را در زندگی و محیط کاری خود وارد کنیم. با این کار میتوانیم قسمتهایی از مغز که مسئول یادگیری است را به نسبت بیشتری بیدار و حساس نگه داریم. مسافرت رفتن، تغییر رفتار روزمره، شروع یک پروژه (کاری یا آموزشی) جدید، جستجوی ایدههای جدید (مثل صحبت با یک هنرمند یا استاد کار رشتهای دیگر)، صحبت با آدمهایی که با ما ساز مخالف با میزنند و کارهایی از این دست.
ماه: سپتامبر 2018
چیزی شبیه طرح مساله هیچ کاری نیست که ما به عنوان یک انسان انجام دهنده آن باشیم اما در آن فکر کردن جایی نداشته باشد حتی اگر خودمان هم ندانیم که در آن لحظات سلولهایی در مغزمان همانند مورچههای کارگر در حال انجام فعالیت هستند. آینده ما بر اثر کار کردن خوب یا بد این …
روزی مردی مسن برایم تعریف میکرد که پسرعمویش ۲۰ سال قبل از او و خیلیهای کلاهبرداری و از کشور فرار کرد و الان در انگلیس زندگی خوبی دارد. بعد با حسرت گفت ای کاش من آن کار را کرده بودم، الان میتوانستم زندگی بچههایم را سر و سامان بدهم و خارج از کشور زندگی کنم و …. این حرف را یک مرد ۷۰ ساله گفته نه یک جوان ۲۰ ساله. میشود حدس زد این جنس تفکر تا چه اندازه در لایه لایه جامعه ما نفوذ کرده است. بلایی بر سرما آورده است که نمونهاش رسوایی بابلگیت است به قول دکتر فاضلی.
به خاطرِ ناودان، هنگامی که میبارد
به خاطرِ کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطرِ جارِ سپیدِ ابر در آسمانِ بزرگِ آرام
به خاطرِ تو
به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک بر خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را میگویم
از مرتضا سخن میگویم.