پیش خودم یک اصطلاح من درآوردی داشتم که در یکی از همین دست جلسات و در یکی از همین احوالات تهوع آور به آن رسیده بودم. اصطلاحی با این عنوان به نام سندروم جلسات بیخاصیت شرکت X. به جای X اسم شرکت مربوطه را میگذاشتم. X Useless Meeting Syndrome که مخففاش میشد XUMS. در چند جلسه هم به عنوان نقد مطرح کردم هم در دانشگاه و هم در آن مرکز تحقیقات و … اما راه به جایی نبرد.
برای دیدن پزشکی و مشورت گرفتن از او در به در شدهام بین این بیمارستان و آن بیمارستان.
در به در سایت و اینترنت و هر جا که بشود دکتر را یافت.
آخرش مهرداد آدرسش را در بیمارستانی پیدا کرد.
نه ساعتی نه آدرسی نه شیوه نوبتگرفتنی و نه حتی اینکه پزشک میآید یا خیر یا …