در یک تحقیق علمی مجدد این تکته مورد تایید قرار گرفت که ما تنها در حالتی یاد میگیریم که از منطقه آرامش و آسایش قدمی به بیرون نهیم. گاهی اوقات پیش میآید که از چیزی مطمئن نباشیم. در همین اوضاع میتوانید مطمئن باشید که ذهن شما آمادهی یادگیری است. جناب Daeyeol Lee از نوروساینتیستهای دانشکده پزشکی دانشگاه یِل هستند. ایشان بر اساس تحقیقاتی که انجام دادهاند این طور میگویند که:
ما تنها زمانی یاد میگیریم که در حالت عدم اطمینان قرار داشته باشیم. فکر میکنم این نکته چیز خوبی باشد.
جناب Daeyeol Lee و همکارانش نتایج پژوهشی را در مجله Neuron منتشر کردهاند که نتایج جالبی دارد. نتایجی که حرف بالای ایشان را تایید میکند. اینکه ممکن است شرایط عدم اطمینان و ناپایدار برای افراد نارحتکننده باشد، اما برای یادگیری میتواند موثر باشد.
نتایج پژوهش
اگر ما حداقل مقدار کمی استرس را بابت نتایج کارمان نداشته باشیم، مغز به طور خودکار فرایند یادگیری را خاموش میکند.
برای آزمون این فرضیه دانشمندان به چند میمون آموزش دادند تا به اهدافی ضربه بزنند و در ازای آن آبمیوههای خوشمزه دریافت کنند. دو شیوه برای آزمون کردن انتخاب شده بود. در حالت اول شانسِ بدست آوردن آبمیوه با ضربه زدن به یک هدف مشخص ثابت بود. مثلا میمونها با ضربه زدن به هدف قرمز با احتمال ۸۰% جایزهشان را دریافت میکردند. برای شیوه دوم همه چیز غیرقطعی بود هم تعداد و تکرار پرداخت جایزهها و هم مقدار آبمیوه.
دانشمندان نوروساینس دانشگاه یِل، در تمامی این حالات فعالیت مغز میمونها را اندازه گیزی میکردند. الگوی جالبی مشخص شد. اگر میمونها میتوانستند پیش بینی کنند که ضربه زدن به هر هدف چه مقدار جایزه برایشان در پی خواهد داشت، مغزشان، مناطق مرتبط با یادگیری را خاموش میکرد. اما وقتی میمونها نمیتوانستند حدس بزنند که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد، مراکز یادگیری مغز روشن میشد.
نتیجه بدست آمده به نظر منطقی است. هنگامی که ما بهترین روش رفتار در یک محیط را یاد گرفتیم، یادگیری روشها یا تکنیکهای جدید برای ما، دارای اهمیت زیادی نخواهد بود. مثل پیدا کردن یک مسیر برای رفتن به یک محل خاص، و میزان تمایل کم بعدِ آن به پیدا کردن مسیرهای جدید.
سکون و ثبات و یکنواخت بودن، یادگیری را میکشد.
فکر نمیکنم حوزهای در زندگی وجود داشته باشد که آدمی دلش نخواهد در آن پیشرفت کند. حوزه کاری و حرفهای که جای خود دارد. دلمان میخواهد مهارتهای مختلفی را یاد بگیریم و از این یادگیری حالمان بهتر شود. دلمان میخواهد این یادگیری مداوم و مستمر باشد. طبق یافتههای این پژوهش برای رخ دادن این حال خوب بهتر است، راحتی و آرامش را در مسیری که طی میکنیم کنار بگذاریم و به سوی عدم قطعیت و حتی سخت کردن محیط و شرایط برویم. در چنین حالتی است که یادگیری برایمان رخ خواهد داد و بخشی از مغز که مسئول یادگیری است روشن میماند.
چه میشود کرد؟
بد نیست که اندکی عدم قطعیت، ورود به حوزههای جدید، تنوع و نوآوری را در زندگی و محیط کاری خود وارد کنیم. با این کار میتوانیم قسمتهایی از مغز که مسئول یادگیری است را به نسبت بیشتری بیدار و حساس نگه داریم. مسافرت رفتن، تغییر رفتار روزمره، شروع یک پروژه (کاری یا آموزشی) جدید، جستجوی ایدههای جدید (مثل صحبت با یک هنرمند یا استاد کار رشتهای دیگر)، صحبت با آدمهایی که با ما ساز مخالف با میزنند و کارهایی از این دست.
یک جورهایی سعی کنیم عدم قطعیت را به زندگی تزریق کنیم.