وسط چهار راه از هر طرف باد…

بمیر تا دیده شوم…

مادر نیاز داشت که عکس MRI از گردنش تهیه شود. نور این امکان را نداشت رفتیم سمت چالوس. فاصله‌ای حدود 50 کیلومتر از نور. نکته‌ای عجیب در مسیر رفت و برگشت نظرم را جلب کرد. جوانی فوت شده بود که بنرهای تسلیت‌ افراد مختلف در هر فاصله‌ی 10-15 متری دیده می‌شد. در کل مسیر رفت …

جنگ و دیگر هیچ

جاسم میگه تو بگو اگه بشار می‌رفت کی باید جاش می‌اومد؟ سه سال قبل که اومدم تهران، داعش تو 40 کیلومتری دمشق بود. این بشار و ایران بودن که کمک کردن داعش رو پس روندن. میگه آخرش همه شاکر ایران میشن که باعث شد داعش جلوتر نیاد و امنیت برقرار شد. سکوت می‌کنم و نگاه …

کاش سال نو نشه

ساعت هفت شب بود. میدان فردوسی. من و مهسا. داشتیم از عرض خیابون قرنی رد میشدیم تا سوار ماشینی بشیم که مقصدش هفت تیر یاشه. تا فرار کنیم از حجم آوارگونه سر و صداهای میدون فردوسی توی شبهای آخر سال. درست ابتدای خیابون یه پژوی تیره (سرمه ای؟ سیاه؟ نمیدونم…) منتظر مسافر بود و دقیقا …