بخش اول: یکی از آشنایان تماس گرفته و گفته: بهزاد شما تو روستاتون الاغ ماده دارید.
این روزها زیاد از عنبرنسارای جادویی به گوشم میخورد. از قیمت نجومیاش.، تا بقالی کوچک محل که به قول خودش مغازهاش را با ترکیب اسپند و عنبرنسارا ضدعفونی میکند، تا آشنایی که میگوید عنبرنسارا برای همه چی خوب است هم بیماریهای میکروبی هم ویروسی.
از این سمت خط به آن آشنای تماس گیرنده میگویم: هست ولی الاغ مادهی باکره نیست. در این مدت که از معجزات باورنکردنی این محصول الاغی شنیدهام، این نکته را هم یادگرفتهام. عنبرنسارا را فقط به خروجی الاغ مادهی باکره میگویند وگرنه باقی محصولات اگر الاغ نر یا الاغ مادهی غیر باکره باشد از دسته عنبرنسارا خارج شده و جزو فضولات حیوانی محسوب میشود و پر است از آلودگی و فلان و فلان.
آن آشنای تماس گیرنده که ظاهرا به سیم آخر زده و دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست و هیچ پروتوکل درمانی عنبرنسارا را رعایت نمیکند میگوید مهم نیست. همونم تو این شرایط غنیمته.
بخش دوم: به فایل صوتی منتسب به کمیته مدیریت بحران کرونا در قم گوش میدهم.
به صدای مردی که لهجهاش آشناست و مدعی پزشکی اسلامی. و مدعی مدرک از حوزه علمیه و در اعتراض به این که چنین نهاد صلاحیت دادن چنین عناوینی را ندارد حرف را میکشاند به امام صادق و … بقیهاش هم که مشخص است. و فردی که به ظاهر رئیس جلسه است یا بزرگ آن جمع است و میگذارد این فرد حرفهایش را بزند. و میشنوم که راه درمانش را پیدا کرده و میخواهد راهش را عرضه کند تا نجات دهد همه را و رئیس جلسه که اجازه میدهد در این شرایط که به قول بیل گیتس وقتی برای تلف کردن نداریم، او حرفش را تمام و کمال بزند.
بخش سوم: آشنایی داشتیم در ولایتمان، دو سال قبل، با خبر شدیم…
که به سرطان کبد مبتلا شده بود و فرزندانش متفق القول که بابا نباید درمان شیمیایی شود و مگر ما مردهایم و که پدر عزیزمان را بسپریم دست این شیوه درمانی و این از خدا بیخبران. راهشان چه بود؟ یک دکتر علفیای پیدا کردند پیشنهاد خام گیاهخواری را برای آن بنده خدا تجویز کرد. نه تنها نباید غذای پخته میخورد حتی نباید غذایی در خانه پخته میشد. همسرش میگفت بعضی روزها که ضعف میکردم میرفتم خانه پدرم و برنج و خورشتی میخوردم. همه شان به آن اصل دکتر علفی پایبند بودند. خام گیاهخواری راه درمان بود از نظرشان. کار به یک سال نکشیده از دنیا رفت. وقتی هم که پای صحبت فرزندانش نشستم میگفتند بابا خوب مراعات نکرد این آخریها خیلی اصرار داشت غذای پخته بخورد و با اصرار خودش خورد و آن غذای پخته کار خودش را کرد و او از پا افتاد.
یا یکی از همکاران دانشگاه که همسرش به بیماری سختی مبتلا بود و درگیر شیمی درمانی و حواشی آن، روزی از سر درد و دل گفت ای کاش به این درمان شیطانی تن نمیدانم و همسرم را اذیت نمیکردم. فردی را میشناسم که با همین روشهای سادهی گیاهی افراد زیادی را درمان کرده است. البته همسرش درمان شد و الان در سلامت کامل است ولی آن حرف هنوز با من است.
بخش چهارم: زمین تخت گرایان
عدهای هستند که معتقدند زمین تخت است و کروی نیست و حتی حاضرند جان در پای این عقیده فدا کنند.
بخش پنجم: گشتن پی راه حلهای ساده برای مسائل پیچیده
مسائل دنیای واقعی، مثل همین مساله کرونا و درگیری کشور در آن و همین طور درگیری جهانی با این اپیدمی خطرناک، بدون شک جزو مسائل پیچیده قرار میگیرند. شاید مسائل پیچیده هم راه حلهای خلاقانه و سادهای داشته باشند اما اصرار بر این که مسالهای به بغرنجی سرطان و کرونا و … را با کمک راه حلهای ساده اما قطعی حل کنیم قطعا عقلانی نیست.
فرایند حل مسائل پیچیده بی شک دارای فرایند پیچیدهی اندیشه و آزمایش و خطا و سعی چند باره است که ممکن است به راه حل هوشمندانه اما ساده ای برسد اما بیشک همیشه اینگونه نیست. بیشک عنبرنسارا راه حل درمان کرونا نیست.
گاهی فکر میکنم شیوه اندیشیدن ما هم خود میتواند بخشی از مساله باشد.
پینوشت: سری به سایت worldmeters و صفحه جهانی کرونا میزنم. تعداد نفرات دارد زیاد میشود و کشورهای درگیر نیز. وقتی برای هدر دادن نیست با لاطائلات و مهملات نیست.